اذيت ميشم بس ک چِشمات خوشگله
يه چيزي ميگم ، يه چيزي ميشنوي
ما توو هر زمينه اي ميکنيم پيشروي
حالا هم که حرف ِ دلهحرفشو ميشنويم
تو ميخواي بشي ، خب باشه ميشکنيم
نه ميتونم جلوت اين بحثه رو بازش کنم
نه ميتونم با غمِ تنهايي سازش کنم
نه غرور اجازه ميده که به تو خواهش کنم
ولي من دلم پَر ميزنه موهاتو نوازش کنم
ما که اين حرفا رو نداريم ، تو چقد ناز داري
ما شاه و بي بي بوديم ، چي کارِ سرباز داري؟
ما که دلمونو پايِ هر چي دلت خواست داديم
پاس داديم به اوني که بلد ني پاسکاري
فقط بلدي که ، دلِ منو بشکني
اوني که گفتي واسشي حقشو بش ندي
فقط ميدوني که ، همه چي و عشقمي
ولي نميتوني يه چيزو اِنقده کش ندي
نه ميتونم جلوت اين بحثه رو بازش کنم